جدول جو
جدول جو

معنی تصویر گر - جستجوی لغت در جدول جو

تصویر گر
پیکر ساز نگار گر
تصویری از تصویر گر
تصویر تصویر گر
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تصویرگر
تصویر تصویرگر
Illustrator
دیکشنری فارسی به انگلیسی
นักวาดภาพประกอบ
دیکشنری فارسی به تایلندی
चित्रकार
دیکشنری فارسی به هندی
イラストレーター
دیکشنری فارسی به ژاپنی
চিত্রশিল্পী
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از تصویر سرد
تصویر تصویر سرد
تصویر سرد (Cold Photo) تصویری که در آن رنگمایه آبی مسلط است، درست بر خلاف تصویری که در آن رنگ مایه های گرم، چون قرمز مسلط است. تصویرهای سرد معمولاً با استفاده از تنظیمات رنگی و نورپردازی خاصی تولید می شوند که حالتی از آن سرد و خنک به تصویر می دهد. این نوع تصاویر به طور کلی دارای رنگ هایی همچون آبی، آبی سیر، آبی فولادی، بنفش و سبز سیر هستند که به تصویر احساس سردی می دهند.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از تدبیر گر
تصویر تدبیر گر
نیکو اندیش، تدبیر ساز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصویر کش
تصویر تصویر کش
پیکر ساز نگار گر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصویرگری
تصویر تصویرگری
((~. گَ))
تهیه تصاویر از عکس، نقاشی و همانند آن، تصویرسازی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تصویرگری
تصویر تصویرگری
Imagery
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تصفیه گر
تصویر تصفیه گر
Liquidator
دیکشنری فارسی به انگلیسی